در دو هفتهی گذشته در تهران و شیراز کنسرت شبی با هارپ اجرا شد. هارپ سازی است که دست کم بعد از انقلاب در ایران تنها در بعضی اجراهای معدود ارکستر سمفونیک حضوری کمرنگ داشته است. در برنامهای با عنوان “شبی با هارپ” که به همت فتانه شاهین و با کمک انجمن موسیقی ایران و شعبهی استان فارس این انجمن برپا شده بود این ساز رویایی به نوا درآمد.
در این برنامه که عنوان از باروک تا معاصر را نیز همراه داشت آثاری از آهنگ سازان اروپایی و ایرانی اجرا شد. برنامهریزان این کنسرت قطعاتی از باخ، اشپور، دونیزتی رُنیه، سالزدو، آماروسی و پورسل از میان آهنگ سازان اروپایی اجرا کردند. این برنامه علاوه بر این که در حکم معرفی ساز هارپ و آثار نوشته شده برای این ساز بود، ویژگیهای دیگری نیز داشت. اجرای آثار چند آهنگ ساز معاصر ایرانی که از لحاظ سنی از یک نسل هستند فرصتی را برای شنوندگان فراهم کرده بود تا بتوانند آثار هم وطنان خودشان را بشنوند. تا آن جا که به یاد میآوریم چنین فرصتی به این شکل به جز در کنسرتهای گروه تهران و یارآوا کمتر فراهم بوده است.
کنسرت در تهران در گالری فرهنگسرای نیاوران و در شیراز در تریای مجموعهی فرهنگی هنری حافظ برگزار شد. بنا بر خواست گروه نوازندگان و طراحان کنسرت برخلاف اکثر برنامهها سن در میان قرار گرفته بود و صندلیها دور تا دور آن چیده شده بود. برگزار کنندگان علت این چیدمان نامتعارف را که خودبهخود باعث انتخاب محل نامتعارفی هم برای برگزاری کنسرت شده بود، تغییر رابطهی میان صحنه و مخاطبان اعلام کردند. جز صحنه که به دلیل ایجاد امکان دید، کمی مرتفعتر از سطح سالن بود هیچ مرز مشخصی میان نوازندگان و شنوندگان وجود نداشت. از طرفی دیگر تاکید همهی گروه بر این که میخواهند صدای سازشان به طور طبیعی و بدون تقویت صوتی به گوش شنوندگان برسد اهمیت این انتخاب را دوچندان کرده بود.
برنامه در هر چهار شب با سخنرانی کوتاهی شروع شد. آروین صداقتکیش باز هم به شیوهای نه چندان مرسوم (در کنسرتها) بدون این که تریبونی در میان باشد، یا حتی به روی صحنه دعوت شود یا حتی ... ناگهان از روی یکی از صندلیها شروع به صحبت کرد و در ادامه به دور صحنهی مرکزی به شکل دایرهای چرخید و چرخید (شبهای بعد هم نحوهی آغاز این سخنرانی مدام تغییر کرد). برنامهریزان که گویا از تغییر دادن رسوم معمول کنسرتی بدشان نمیآمد، به همین بسنده نکردند بلکه از شب دوم اجرا در تهران، حتی مرز زمانی میان شروع کنسرت و پیش از آن را نیز عملا حذف کردند؛ کنسرت زمانی که مخاطبان وارد سالن میشدند شروع شده بود و مردم همزمان که مینشستند قطعهی هانریت رُنیه را میشنیدند.
برای این که این وضعیت تکمیل شود سخنران، شب نخست اعلام کرد که هر شب سخنرانی خود را تغییر خواهد داد و بعضی از قسمتهای برنامه نیز در هر شب اجرا تغییر میکند. آروین صداقتکیش سخنران این برنامه در حالی که گاهی دور صحنه میگشت و گاهی روی صندلیها مینشست و ... شب نخست برای مردم از تاریخچهی هارپ گفت؛ از این که قدیمیترین سند تصویری باقیمانده از یک هارپ درون همین سرزمین یافت شده (مهر چُغامیش) و یادآوری کرد که این نباید اسباب تفاخر بیدلیل و نگاه ملیگرایانهی افراطی به موضوع شود. او تاریخچهی هارپ را تا ساخته شدن هارپ مدرن به طور فشردهای بازگو کرده و انواع چنگهای مورد استفاده در تاریخ را به سه گروه کمانی، زاویهدار و قابدار تقسیم کرد و محدودهی استفادهی امروزین هر یک از این انواع را برشمرد. شب دوم سخن از قطعات و کارگان هارپ اروپایی بود که از دورهی پیش از باروک تا اوایل رومانتیک را پوشش میداد. صداقتکیش در این سخنرانی نام آهنگ سازان و نوازندگان برجستهی این دوره، تکنیکهای اجرایی و تغییرات فنی ساز را به اختصار برای حضار بیان کرد. شب سوم (شب اول در شیراز) به همین موضوع منتها مرتبط با عصر رومانتیک و مدرن پرداخت و بعضی از تکنیکهایی را شرح داد که در این کنسرت توسط آهنگ سازان ایرانی و کارلوس سالزدو به کار گرفته شده بود، و بالاخره شب چهارم هم به گروه و آهنگ سازان ایرانی این مجموعه اختصاص یافت.
با وجود چاپ بروشور نسبتا کامل (در برنامهی تهران)، نوازندهی هارپ، والنتینا مینرو در ابتدای هر قطعه توضیحات کوتاهی به زبان انگلیسی به شنوندگان میداد. همین امر به افزایش صمیمیت در کنسرت منجر شده بود، بهویژه زمانی که او بر خلاف رسم معمول مستقیما به صحبت با شنوندگان پرداخت و خیلی ساده پرسید: "میخواهید چیز دیگری برایتان بنوازم!". برنامه همان طور که غیر منتظره شروع شده بود غیر منتظره هم تمام شد؛ نام قطعهی آخری که اجرا میشد در بروشور نبود و به این دلیل در انتهای برنامه تغییر داده شد که شب هارپ با تک نوازی هارپ به پایان برسد. از همین رو هر شب قطعهای از روسینی به عنوان قطعهی پایانی اعلام و نواخته میشد.
در این کنسرت از ابوالفضل رهبریان، آروین صداقتکیش و آرش عباسی چهار قطعه اجرا شد که به ترتیب؛ قطعهی "پل آجری" برای فلوت تنها از رهبریان، "بدون عنوان 1" برای نی و هارپ و "بدون عنوان 2" برای هارپ، فلوت و سنتور از صداقتکیش و "شور" از عباسی بودند. این قطعات هر کدام به نوعی حاوی نگاه آهنگ ساز امروزی ایرانی به هویت موسیقایی خویش هستند. امری که حتی زمانی که برای سازهایی مینویسد که ایرانی نیستند، یا تکنیکهایی را به کار میگیرد که از فرهنگ دیگری آمدهاند، به روشنی رخ مینماید. برای اثبات این مدعا کافی است بدانیم که قطعات ایرانی ذکر شده به ترتیب، بر اساس ملودی یک آهنگ محلی، انگارههایی از ردیف، جملات خود ردیف و ملودیهایی با شخصیت ایرانی نوشته شده بودند. از میان این قطعات تنها قطعهی بدون عنوان 2 که در بروشور رسمی برنامه قطعهی آخر بود در اجراهای تهران به صورت ناقص (شب اول سه موومان از پنج و شب دوم یک موومان) اجرا شد و در شیراز به طور کامل و در هر شب با ترتیب متفاوتی از موومانها (شب اول 1،2،3،4،5 و شب دوم 2،3،5،4،1) اجرا شد. گویا تغیرات در چیدمان موومانهای این قطعه هم بخشی از تغیرات کلی کنسرت بود که توسط آهنگ ساز طراحی شده بود.
علاوه بر این ها اجرای بسیار خوب موسیقی قطعات دیگر آهنگ سازان از نقاط قوت این کنسرت بود به طوری که اگر همهی تفاوتها و تازگیهای این کنسرت را ندیده بگیریم، تنها اجرای خوب موسیقی نقطهی قوت کافی برای رضایت از این کنسرت فراهم میکرد.
خبر جالب دیگری که در این کنسرت به علاقهمندان موسیقی داده شد این بود که فتانهی شاهین _ نوازندهی سنتوری که پس از سالهای تحصیل موسیقی دستگاهی نزد مجید کیانی، راهی اروپا شد تا هارپ بیاموزد _ مصمم است زمانهایی را که در ایران است به آموزاندن چنگ سپری کند تا شاید این ساز که سالهاست از این بوم رخت بسته به خانه برگردد. او در این راه از تاسیس مدرسهی هارپ با همراهی والنتینا مینرو صحبت میکرد که قرار است هر از گاهی (و البته منظم) به ایران بیاید و برای شاگردان این کلاسها دورههای تکمیلی برگزار کند.
شبی با هارپ کنسرتی متفاوت و صمیمی بود که به همت فتانه شاهین و نوازندگی والنتینا مینرو، پترا آرمان (فلوت) و سعید دولت زارعی (نی) و سخنرانی آروین صداقنکیش برگزار شد. هر یک از این شبها فرصت مناسبی بود برای آشنایی با هارپ، آشنایی با کارگان هارپ، آشنایی با آثار چند آهنگ ساز ایرانی و از همه مهمتر شنیدن یک اجرای خوب.
شاید تنها این آرزو به دل شرکت کننده میماند _ به خصوص در شیراز _ که ای کاش سالنهای بزرگتری با امکانات لازم برای برگزاری چنین اجراهایی در دسترس بود تا علاقهمندان بیشتری میتوانستند از آن بهره بگیرند.